1/23/11

Ancient Aliens(Angles & Aliens).....غریبه های باستانی(فرشته ها و موجودات دیگر)ا

http://www.youtube.com/watch?v=4SqPulcJGj4
When creatures carry massages from the heaven, on Earth to be guardians in trusted the both "Observe and Protect"; powerful warriors bringing about everything from plague to peace .
 But are Angles nearly the products from the Man kind's imagination? Or do they really exist?

Watching this video from the view of archeologists is very interesting and I hope everyone enjoy it.


فرشته ها ؛ موجوداتی بالدار ، حاملان پیامهایی از" بهشت" به زمین "شاهد  و نگاهبان " زمین ؛ جنگجویان قدرتمندی که همه چیز را از بلا و مصیبت به صلح و آرامش بدل می کنند .
اما آیا فرشته ها تقریباً محصول تخیلات انسانند ؟ یا آنها حقیقتاً وجود دارند؟

دیدن این ویدیو و خواندن ترجمه مطالب از نگاه باستانشناسان بسیار جالب است و امیدوارم همه از آن لذت ببرند.



نزدیک هفتاد درصد از امریکایی ها به فرشته ها باور دارند ؛ اما آنها چه هستند؟ موجودات بالداری از سوی خدا مثل توصیفات انجیل؟ یا تصاویر متبسمی از تلفیق ابرهای آسمانی ؟و یا چیزی بیش از این؟

Philip Coppens(نویسنده و محقق روزنامه نگار) می گوید:


وقتی به فرشته ها فکر می کنیم فوراً به یاد انجیل می افتیم اما وقتی به اینترنت و کتابهای موجود مراجعه می کنیم ، می بینیم که مردم با فرشته ها هر روز ملاقات دارند.





در نسخه هیبروی انجیل "جنسیس" فرشته ها در ابتدا به عنوان موجودات مقدس معرفی شده اند که به زمین فرستاده شده اند به عنوان پیام آورانی از سوی خدا.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
لغت فرشته ( Angle) اشتباه ترجمه شده است. در هیبرو ، واژه فرشته یعنی "ملخ" . معنای این لغت اصلاً فرشته نیست بلکه به معنای " پیام آور " است. در یونان کلمه "Angelus"  هم به معنای ""Angle یا همان "فرشته" نیست بلکه به معنای واسطه شبه انسان است و ما از قصه های کتب قدیمی هم این واسطه های شبه انسان را می بینیم که پیامها را از سوی "خدا" به زمین می آورده اند.



 Bill Brines (نویسنده و منتشر کننده مجله UFO) می گوید:
در معنا ، Angle  یا فرشته به مفهوم کسی از جهانی دیگر است که می شود همان "فرازمینی". آنها از این سیاره نیستند پس در معنا ،"فرشته" ها با" ET "ها یکی هستند ( یا هر دو از مکانی دیگر هستند و نه از این زمین) . در مفهوم مدرن ، معنی ET "" تغییر کرده است اما در هزاران سال پیش ، آنها این موجودات را  " ET "   نمی خوانده اند بلکه به آنها فرشته یا "Angle" می گفته ا ند  و می دانسته اند که این موجودات از این جهان و این سیاره نیستند.
بر اساس کتاب " " Enoch  که مضمون گمشده خوانده می شود ، اولین فرشته ها به زمین آمده اند به همراه "فرشته های فرود آمده " یا (Fallen Angles ) . 
آنها آمدند تا انرژی و قدرت بگیرند ؛ پس از بهشت به زمین فرود آمدند.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
از نظر من این بیشتر به افسانه شبیه است . 
وقتی فرازمینیها به اینجا رسیدند ، به دو بخش تقسیم شدند و بخش جدا شده از آنها ، امروز "فرشته های فرود آمده " نامیده می شود.( بخشی که روی زمین ماندند)

) George Noori مدیر رادیو ) می گوید:
" Enoch" به این گروه از فرشته ها باور داشت اما همه توصیفات او ، توصیفات فرازمینیهاست. از همه آنچه که دیده و مکانی که در واقع محل فرود آنها بوده ، تا آنجا که شرح تفرجهایی را که به اتفاق آنها به انجام رسانده را توضیح می دهد  و نیز چیزها یی که به او آموخته اند.

در کتاب  " " Enoch  و انجیل هیبرو ، " فرشته های فرود آمده"  بر خلاف دستور خدایان عمل کرده اند و با انسان در آمیخته اند.*(1)

 Father William Fulco ( PHD)می گوید:
در بخش ششم "جنسیس" در باره پسران خدایان صحبت می شود که با دختران زمینی معاشقه می کنند و نوعی رقابت شیطانی در این رفتار دیده می شود.

 ) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:


فرشته چگونه می تواند سکس داشته باشد؟
"اینوک" آن را توضیح می دهد: 
برخی از فرازمینیها به زمین می آیند و با دختران زمینی رابطه فیزیکی ایجاد می کنند اما او آنها را خدا نمی نامد بلکه آنها را نگهبانان آسمان یا دیده بان می نامد.



بر اساس نسخه کهن انجیل ، "فرشته های فرود آمده " نه تنها با زنان زمینی در آمیخته اند ، بلکه مولد موجودات دیگری نیز بوده اند. یک نسل از "غول پیکرها"؛   اما باستانشناسان معتقدند که این کلمه ترجمه ای غلط است و آنها تنها فیزیک متفاوتی داشته اند و به نوعی آنها توانایی و قدرتهایی ورای انسان داشته اند.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
آیا آنها واقعاً هرکول بوده اند؟یا موجودات فرازمینی؟
من به شخصه هیچ استخوانی از فسیل این موجودات ندیده ام؛ استخوانهای      "غول پیکر" .!؟

اگربر اساس ایده بسیاری از باستانشناسان ، "فرشته های فرود آمده" در واقع موجودات فرازمینی بوده اند که برای اولین بار در خاور میانه بر زمین فرود آمده اند، آیا ممکن است که در نقطه دیگری از کره زمین نیز فرود آمده باشند؟
در اثبات این مدعا ، باستانشناسان به بسیاری از پیکره ها در سراسر دنیا اشاره می کنند که نیمی فرشته و نیمی دیو هستند که بر روی دیوارهای قدیمی و هنرهای باستانی به چشم می خورند

Philip Coppens(نویسنده و روزنامه نگار) می گوید:
مدارک زیادی دال براینکه این موجودات آن چیزی نیستند که مسیحیت به آن باور دارد و این فرشته ها در عین حال در زندگی مردم و در هر دوره ای از تمدن به شکلی فعال مشارکت داشته اند. 

Michael Carter ( نویسنده و محقق باستانشاسی) می گوید:
فرشته ها یا موجودات بالدار در فرهنگ سومری ، بابلی ، مصری و همه تمدنهای کهن بال داشته اند . اما ممکن است که این تمدنها می خواسته اند به ما بفهمانند که آنها توانایی پرواز داشته اند.

Thomas Bullard( نویسنده فولکلوریک) می گوید:
در خاور میانه تندیسهای غیر طبیعی زیادی وجود دارد از موجوداتی بالدار به اشکال شیطانی ، که به نوعی سربازانی در خدمت خدایان برتر بوده اند و اطلاعات را مبادله می کرده اند.

 David Wilcock ( نویسنده و فیلمساز ) می گوید:

انجیل احتمالاً بهترین منبع ذکر تماسهای فرازمینهاست . در همه تاریخ زمین ؛ مسئله این است که این ما بوده ایم که تا به حال قادر به شناسایی و تفسیر آنها نبوده ایم. این نشانه ها کاملاً روشن و واضح است ؛ "سرافین" ، "کروبین" ، فرشته های موکل ، فرشته های عادی ، همه این موجودات در نسخه های جدید و قدیم موجودند.

) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:
از کلمه "فرازمینی" به جای " فرشته" استفاده کنید ؛ از کلمه "فرمانده فرازمینیها" به جای "فرشته های موکل" استفاده کنید ؛ اگر چند لغت را عوض کنید ،شما کلید درک آنها را یافته اید و آنها برایتان مفهوم میابند.
اینها تصادف نبوده ، بلکه عمدی بوده است .اینک زمان آن رسیده است تا بیدار شویم و همه این حقایق را با چشمهای مدرن ببینیم.

کوه صارم وجود دارد. صخره  ایستاده در این کوه در جنوب غربی دریای سیاه در منطقه بابل متصف به همسر " لوط" ( Lot) است.
در  انجیل هیبرو ( جنسیس) و در کتاب اسلام ( قرآن) ، فرشته ها به زمین آمده اند تا به    برادر زاده ابراهیم ( لوط)  هشدار بدهند که "خدا" در صدد آن است که وحشت را بر سراسر دنیا حکمفرما کند.

) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:
فرشته ها به لوط گفتند : "اگر همین حالا با ما نیایی ما دیگر نمی توانیم به تو کمک کنیم ."
به نظر می رسد که یک شمارش معکوس شروع شده که دیگر قابل جلوگیری نبوده و حتی فرشته ها هم نمی توانسته اند جلوی وقوع آن را بگیرند.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
لوط با فرشته ها و خانواده اش شهر را ترک می کنند اما همسر لوط بر می گردد به پشت سر نگاه می کند و تبدیل به کوهی از نمک می شود.
این نشان می دهد که فرازمینی ها در حقیقت یک عده ای را انتخاب کرده اند و از آنها حمایت کرده اند .
آیا فرشته ها از توسعه یافتن قدرت انسان در نگرانی بوده اند؟

اگر فرشته ها لوط و خانواده اش را نجات داده باشند ، آیا آنها چیزی بیش از پیام رسان بوده اند؟

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
برخی می گویند "فرشته های فرود آمده" به اینجا آورده شدند تا مراقب انسانها باشند و بخصوص در کتاب ""Enoch  بیست نگاهبان که وظیفه آنها نگهبانیست در زمان حضور "اینوک" حاضر هستند . آنها ژنرال و افسر و سرباز دارند و به خوبی به "اینوک" آموزش می دهند . آموزشهایی از فضانوردی ، جنگاوری ، ساختن شمشیر و غیره...

در انجیل فرشته ها موجوداتی بوده انند که توسط انسان دیده می شده اند و صدای آنها شنیده می شده و آنها به خوبی توسط انسانها حس می شده اند اما امروز مردم به فرشته ها باور دارند چه آنها را ببینند و چه نبینند.
پنجاه و پنج درصد آمریکاییهای بزرگسال باور دارند که فرشته های نگهبان مراقب آنها هستند.

Thomas Bullard( نویسنده فولکلوریک) می گوید:
محبوبیت فرشته های نگهبان در زمان مدرن امروزی فکر می کنم برخاسته از میل ما برای تحت حمایت قرار گرفتن یک نیروی فوق طبیعی باشد که بدون آن ،ما اغلب احساس امنیت نمی کنیم.

در باور اسلامی ، هر انسان نه تنها یک فرشته ، بلکه دو فرشته نگهبان دارد ؛ هر کدام روی یک شانه.
اینها فرشته های نویسنده اعمال نام دارند چون رفتار خوب و بد را در زندگی هر کسی می نویسند .
اولین موجودات به نام فرشته های نگهبان در بخش "رافایل" در انجیل ثبت شده که در حمایت "طوبا" از آن اسم برده شده است که در قرن هشتم قبل از میلاد وجود داشته است

Father William Fulco ( PHD)می گوید:
"طوبا" به ایران می رود تا برای خود همسری پیدا کند و به مشکلاتی بر می خورد . پس خدا فرشته ای به نام "رافایل" را به سوی او می فرستد تا برای او فرشته نگهبان باشد.

) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:
ایده فرشته نگهبان از گذشته آمده برای اینکه بگوید نگران نباشید ؛ ما کسی را می فرستیم تا مراقب شما باشد.

L.A Marzulli( نویسنده ) می گوید:
چرا این فرشته ها از ما مراقبت می کنند؟ ... آنها از ما در برابر فرشته های سقوط کرده ( یا همان شیاطین) مراقبت می کنند.

مسیحیت و اسلام ایده ای در این باره دارند که جنگی نهایی بین خدا و شیطان در می گیرد که در آن خدا*(2)  شیطان را شکست می دهد و این به باور بعضی از مردم اشاره دارد به اینکه شیطان بر می گردد و یک بار دیگر می جنگد.
در کتاب اینوک هم به آخرین جنگ بین خوبی و بدی اشاره شده است. در متون تاریخی به فرشته ها در حالی اشاره شده که قدرتهای فوق بشری داشته اند و نه تنها انسان را هدایت می کرده اند ، بلکه آنها را در برابر ترسهایشان محافظت نیز می کرده اند.
در انجیل داستانی در باره "پیتر" در زندان اورشلیم نقل است که پادشاه هرود ، در چهل و چهار سال پیش از میلاد او را در بند کرده بود.

Michael Carter ( نویسنده و محقق باستانشاسی) می گوید:
پیتر بین دو سرباز خوابیده بود که فرشته از وسط دیوار بیرون می آید . این فرشته فیزیکی بوده است چون پیتر را لمس می کند و او را بیدار می کند و از او می خواهد تا برخیزد و با او برود.

L.A Marzulli( نویسنده ) می گوید:
در زندان باز می شود و پیتر از آن بیرون می رود.
اولین چیزی که توجه انسان را جلب می کند آن است که می گوید نگهبانها همه خواب بوده اند . آنها به حیاط می روند و در قطور زندان به خودی خود باز شده و پیتر از آن خارج می شود و پس از آن فرشته ناپدید می شود.

Michael Carter ( نویسنده و محقق باستانشاسی) می گوید:
در زمان مدرن هم این موجودات در رویاها به سراغ من می آیند . همه درها و پنجره ها بسته است اما من وقتی چشم باز می کنم چیزی را در پیرامون خودم حس می کنم .

Michael Cremo ( نویسنده ) می گوید:

برخی معتقدند این تنها تصور انسانهاست که این موجودات را پیرامون خود می بینند اما من آنها را به عنوان موجودات تاریخی قلمداد می کنم چون آنها همیشه حضوری اینگونه داشته اند.





David Wilcock ( نویسنده و فیلمساز ) می گوید:
در تصاویر مسیحی به خوبی و وضوح روشن است که غریبه های فضایی به زمین آمده اند و به تمدن انسانی کمک کرده اند و سعی کرده اند به شکلی فعال به زمین کمک کندد که این مطلب به ما خاطر نشان می کند که ما همه از یک خانواده  هستیم وبا هم متحدیم و در زمانی ، وقتی ما کاملاً آماده باشیم ، آنها دیگر نیازی به راهنمایی ما ندارند و می توانند دوباره خود را به ما نشان بدهند.

این فرشته ها چه در حقیقت فوق طبیعی باشند و یا فضایی ، اما به هر حال هنرمندان همیشه آنها را بالدار توصیف کرده اند ولی این تصویر از کجا آمده است ؟ از کتب کهن؟ یا از یک منبع اسرار آمیز دیگر؟ منبعی نه از بهشت اما از جایی هزاران سال نوری دورتر از ما ؟
در کلیسای واتیکان در "رم" قدیمی ترین تصاویر فرشته های بالدار در تاریخ مسیحیت دیده می شود که متعلق است به 359 AD
در همه سالهای پس از آن ، فرشته ها همیشه بالدار توصیف شده اند اما چرا؟ بخصوص که قدیمی ترین متون مسیحی آنها را به ندرت بالدار توصیف کرده است!

Michael Carter ( نویسنده و محقق باستانشاسی) می گوید:
در واقع آنها در این متون بسیار قدیمی مسیحی اصلاً بال ندارند . بعضی از آنها درست شبیه انسان هستند . وقتی فرشته ها به ملاقات ابراهیم آمدند نیز ، بال نداشتند و شبیه مرد بودند و ابراهیم به آنها تعظیم کرد که این مطلب بسیار جالب است چون اگر آنها شکل انسان بودند ، چه چیزی باعث شد تا ابراهیم به آنها تعظیم کند؟ این مطلب می رساند که یک شرایط فوق طبیعی در باره آنها وجود داشته است که ابراهیم متوجه آن شده که این موجودات در واقع انسان نیستند.*(3)
به هر حال اینها موجوداتی بوده اند که قدرت پرواز داشته اند اما لزوماً بال نداشته اند.
ما به فرشته ها باور داریم ، سرخپوستان به انسانهای سیاره های دیگر باور دارند، مصریها از خدایانی که به زمین آمده اند سخن می گویند ؛ من معتقدم که این به هر حال پایه و قالب ماست  برای تمرینهای متمدنانه مذهبی!

برای قرنها تصور مذهبی موجودات بالدار متحرک وجود داشته است اما آیا از نظر علمی نیز این ممکن است؟
در سال 2009 در یکی از دانشگاههای لندن بالهای فرشته ها را با پرندگان مقایسه کردند

Michael Dennin ( PHD) ( فیزیسین) می گوید:
در بال پرندگان باید بال ، بالا و پایین برود و هر کدام ماهیچه های خود را داشته باشند . در حرکت بسوی پایین ، قدرت از جا کنده شدن را ایجاد می کنید ( Generating the lift) و در واقع باید حرکتی چرخشی در بال ایجاد کرد تا بتوان بالا رفت ؛ در غیر اینصورت اگر فقط بالها پایین و بالا بروند ، شما بالا می روید اما در حرکت بعدی پایین می افتید.
 حال وقتی به تصاویر کلاسیک فرشته ها نگاه می کنیم ، می بینیم که بالهای آنها در مرکز و پشت آنها قرار دارد.درحالیکه بال پرندگان در دو طرف بدن آنهاست با ماهیچه هایی قوی تر که بتواند آنها را بالا و پایین ببرد.

دانشمندان همچنین نتیجه گرفتند که فرشته ها به انسان نماها ( Humanoid) قابلیت پرواز دادند چون برای پرواز بسیار سنگین بودند.

Michael Dennin ( PHD) ( فیزیسین) می گوید:
ما برای پرواز طراحی نشده ایم و بسیار سنگین هستیم . استخوانها و ماهیچه های جامدی داریم که برای پرواز باید بتوان بر این وزن غلبه کرد

پس اگر فرشته ها نمی توانسته اند با این بالها پرواز کنند ، چگونه از زمین به بهشت در تردد بوده اند؟

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
فرشته ها هرگز به شکل پرواز سوپرمن تشریح نشده اند اما قابلیت صعود عمودی داشته اند

در 1956 "راکت بل" اختراع شد که می توانست بصورت عمودی به هوا بلند شود و یک انسان را با خود حمل کند. "جت پکهای " امروزی می توانند تا هشت هزار پایی بالا بروند و تا شصت مایل در ساعت می توانند پرواز کنند

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
حالا تصور کنید اگر تصویر "جت پک" به پیشینیان ما نشان داده می شد ، آنها چه تصوری می کرده اند؟ واضح است که می گفتند: اوه ، این موجود باید مقدس باشد ، باید چیزی شبیه خدا باشد چون قدرت پرواز دارد؛ مثل پرنده ، حتی آسمان هم آنها را محدود نمی کند.

اما آیا این مدل تکنولوژی می تواند فرستادن عمودی فرشته ها به بهشت را توجیه کند؟ آیا متد دیگری از پرواز وجود دارد که برای پیشینیان ما آشنا نبوده یاشد؟

Michael Carter ( نویسنده و محقق باستانشاسی) می گوید:
بیایید در باره ارابه های پرواز کننده صحبت کنیم.
هیبروهای قدیمی در باره "توده ابری پرنده" در طول روز و "توده ای آتشین پرنده " در شب صحبت می کنند . پس روشن است که فرشته ها از یک ماشین فیزیکی استفاده می کرده اند. داستان یعقوب و فرشته ها از این جمله است. یعقوب به خواب می رود و در عالم رویا می بیند که نردبامی از بهشت پایین می آید و فرشته ها از آن بالا و پایین می روند.

ماموریت آنها چه بوده است؟ آیا فقط مراقب ما بوده اند و یا هستند؟ یا ماموریت دیگری دارند؟
در کتاب مقدس انجیل خدا از ابراهیم می خواهد که پسرش اسحاق*(4) را در کوه "رایا" سر ببرد. ابراهیم به دستور خدا تسلیم می شود اما بعد از زانو زدن پسرش و آماده شدن برای قربانی کردن او، در لحظه آخر توسط یک فرشته از این کار بازداشته می شود .
این دخالت عرفی نشان داد که خدا فقط می خواست ابراهیم را آزمایش کند.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
از نظر من خود خدا هرگز چنین درخواستی نمی کند . پس آیا این امکان وجود دارد که امتحان کننده یک فرشته سقوط کرده یا فرود آمده و یا همان فوق فضایی بوده است که به جای خدا ، ابراهیم را آزمایش کرده است؟

) Richard Rader سخنران دیپارتمان UCLA) می گوید:
خدا هرگز انسان را وادار به قربانی کردن انسانی دیگر نمی کند.قربانی کردن انسان کاملاً افسانه ای و اسطوره ایست و آن خدا کاملا ً یک خدای اسطوره ایست به عنوان خلق کننده ؛ اما "خدا " نیست.
یک دانشمند فرانسوی می گوید: اگر یک فرشته به من بگوید باید پسرم را قربانی کنم ، اول از او کارت شناسایی خواهم خواست.

شاید کس دیگری آن فرشته را خدا فرض کرده و آن را توصیف کرده است . شاید در جریان جنگ تمدنها این اتفاق افتاده است و این در واقع توصیف آن چیزیست که اتفاق افتاده.

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
همانطور که انسانهای خوب و انسانهای بد وجود دارند ، موجودات غیر زمینی خوب و بد هم وجود دارند . خوب و بد در همه جای جهان پراکنده است ( و نه تنها در روی زمین) ین و ینگ باعث یک بالنس و تعادل می شوند.

غاری در عمان وجود دارد که در زیر زمین آرمیده است بنام " مجلس الجن" یا محل ملاقات جن ها . این غار در زیر زمین تا چهارده" اکر" وسعت دارد و یکی از بزرگترین ده غار بزرگ دنیاست . بسیاری از عمانیها بر این اعتقاد هستند که این غار و بسیاری از غارهای دیگر ، ماوای موجوداتی که اساطیر اسلامی محسوب می شوند است که به آنها "جن" یا "جنی" می گویند. اینها موجوداتی افسانه ای هستند که برای انسان قابل دیدن نیستند.

Jonathan Young ( PHD)   می گوید:
یکی از نکات جالب در باره "جن " ها ویژگی انتخاب است . آنها مثل فرشته ها هستند اما فرشته ها به نظر می رسد که کاملاً تحت فرمان یک نیروی مافوق یا درونی هستند اما "جن" می تواند برای خودش تصمیم بگیرد و کنجکاوی خود را ارضا کند.

بر اساس اساطیر اسلامی "جن " ها معمولاً خود را به انسان نشان داده اند و  پیامی به انسانها رسانده اند که گاهی حقیقی و گاهی فریب بوده است.
آیا "جن" وجود دارد؟ از کجا آمده است؟

Georgio Tsoukalos (ناشر مجله تایمز و محقق باستانشناسی) می گوید:
وقتی در باره جن چراغ جادو صحبت می کنیم ، بسیار جالب است. می بینیم که جن از چراغ خارج می شود و آروزهای شما را بر آورده می کند . حالا بیایید از نگاه مدرن و امروزی به آن نگاه کنیم . اگر شما یک جعبه داشته باشید و یک دکمه را فشار بدهید که یک هالوگرم به نمایش در آید ، آیا می تواند شبیه تصویری از جن چراغ جادو باشد ؟ این دقیقاً می توانسته کاری بوده باشد که غیر زمینیها انجام می داده اند .

Jason Martell ( نویسنده ) می گوید:

واژه "اولترا ترستریال" یا فرازمینی ، در واقع تئوری هر موجود فرازمینی دیگری حتی فرشته ها را کاملاً در تاریخ کره زمین می تواند توضیح دهد.



اما آیا همه این موجودات می توانند توضیح افرادی باشند که در ذهنشان تحت فرمان خدایان فرمان پایان دادن به کاری یا زندگی کسی را داشته باشند ؟
دیوید برکویت ! مدعیست که شیطان روح سگ همسایه را تسخیر کرده و به او فرمان داده تا دیگران را بکشد.
هربرت مولن ! که هفده قتل را در کلیفرنیا در دهه هفتاد انجام داد مدعی بود صدایی در ذهن او به او فرمان داده تا انسانها را قربانی کند تا از زمین لرزه جلوگیری کند.
مارشال اپل واید! فرمانده UFO به نام دروازه بهشت ، با الهام از یک تصویر ، خودکشی کرد.تصویری که به او القا کرده بود با مسیح مرتبط است.
ادبیات کهن پر است از داستانهایی در باره کسانی که مدعی متاثر بودن از خدایان یا فرشته ها و فوق فضاییها هستند مثل همین مثالهای بالا اما مسئله این نیست که ما آنها را باور کنیم یا نکنیم ؛ بلکه مسئله شباهت این قصه ها به هم است از دوران باستان تا کنون.
کوه هرمن در قلب سرزمین مقدس در مرز لبنان، سوریه و اسراییل( فلسطین) .
این کوه برای هزاران سال درهر سه مذهب اسلام ، مسیحیت و یهود مقدس است. بر اساس متون قدیمی ، این کوه محل صعود مسیح بوده است و در این مکان مسیح به یک فوق بشر تبدیل شده است . * (5)
در کتاب اینوک هم این کوه محل نزول دویست فرشته بوده است .
اما چرا این کوه؟ آیا دلیلی خاص در این منطقه وجود دارد؟

Bill Birnes ( PHD)   ( نویسنده و ناشر مجله UFO ) می گوید:
در سراسر سطح کره زمین نقاط گرم معینی وجود دارند که "خاور میانه" یکی از آنهاست. بر اساس متون کهن و مقدس ، همه عروجها و نزولها در این منطقه انجام شده است و این نقطه از زمین ، اولین محل فرود فرازمینیها بر زمین بوده است .
دلیل خوبی برای نامیده شدن خاور میانه به نام " دروازه ستاره ها " یا باب جهانهای دیگر !
تئوریی در این زمینه می گوید که اولین تمدن از ستاره های دیگر در خاور میانه اتفاق افتاد.

در علم عدد شناسی ، عدد 33 نشان از حد نهایی هوشیاریست . کوه هرمن در عرض جغرافیایی 33 شمالی و روی خط استوا واقع شده است . در نقطه مقابل آن در سوی دیگر کرده زمین ، معروف ترین نقطه فرود UFO   قرار دارد "رازویل" در نیومکزیکو.
آیا این کوهها ویژگی خاص یا رمز بخصوصی دارند؟

Bill Birnes ( PHD)   ( نویسنده و ناشر مجله UFO ) می گوید:
اگر فضاییها عرض 33 استوا را خط فرود خود در نظر گرفته باشند ، چیزی که مردم در هزاران سال پیش در کوه هرمن دیده اند و آنها را فرشته ها نامیده اند ، ما آنها را فوق فضایی می نامیم.

) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:
ایده من این است که این فوق فضاییها در نقاط مختلفی فرود آمده اند ولی  درنقاط معینی متصل به هم و در یک خط معین .
چرا؟ چون می دانسته اند که هزاران سال بعد انسان می تواند تصادفی نبودن این نقاط را کشف کند.


آیا فضاییها ی کوه هرمن در خاور میانه با فضاییهایی که در همان عرض در نقطه مقابل آن در سوی دیگر کره زمین در نیو مکزیکو فرود آمده اند از یک نسل هستند؟ اگر اینطور است ، آیا فرشته ها یا فضاییها در همه این مدت همراه ما بوده اند؟ آنها ما را ترک کرده اند تا زیر نظرمان داشته باشند؟ یا ما را در آینده راهنمایی کنند؟

David Wilcock ( نویسنده و فیلمساز ) می گوید:
احتمالاً آخرین باری که حرکت عادی از "ET"   ها یا فرازمینیها انجام شد ، در سطح فرهنگی آن ، در زمان پیدایش "اسلام" بوده است.
به هر دلیلی ، به نظر می رسد که این موجودات یک توافق دو طرفه داشته اند و بعد از پیدایش اسلام ،  از زمین رفته اند. بر اساس نسخه جدید انجیل ، قرار شده است تا دور بایستند ؛ در همین حال تکنولوژی ما توسعه پیدا کرده و ما می توانیم به خود ببالیم و فکر کنیم تنها موجودات این بازی جهانی هستیم.
بیدار شوید!
آنها همه جا هستند ! به فرشته های انجیل نگاه کنید. اینها مدارک معتبر و مستند هستند و کسانی که این مطالب را نوشته اند ، فکر نمی کردند آنها اسطوره اند! فکر نمی کردند آنها تقلبی هستند!
آنها تاریخ را نوشته اند!

) Eric Von Danikenنویسنده ارابه خدایان ) می گوید:
فوق فضاییها را در آینده دوباره خواهیم دید. این کتابها( کتابهای مقدس)  ترجمه خواهند شد و خواهیم فهمید که چیزی در هندسه زمین غلط است و از خود خواهیم پرسید که چگونه ممکن است؟
اما بدون این سوال هم ، آنها باز خواهند گشت.

Linda Mouton Howe ( محقق و روزنامه نگار) می گوید:
اگر ما انسانها فهمیده ایم که رابطه ای با سایر هوشمندان جهان هستی داریم ، امیدوارم که به آنها نه به عنوان "نجات دهنده " و نه به عنوان " قاتل" نگاه کنیم ؛ بلکه به عنوان یک موجود هوشمند دیگر به آنها نگاه کنیم و قادر باشیم دست آنها را بفشاریم و چیزی در باره عالم وجود از آنها بیاموزیم.

آیا اگر این فرشته ها به ملاقات ما بیایند ، آنهارا می پذیریم؟ احتمالاً تنها وقتی که خود را شناخته باشیم ، آنها می آیند...
______________________________
*(1) قصه تاروت و ماروت در قرآن 
*(2)در اسلام از کلمه امام آخر الزمان از آن نام برده می شود و در مسیحیت از واژه بازگشت دوباره مسیح 
*(3)البته در قرآن توضیح بیشتری وجود دارد مبنی بر اینکه ابراهیم فرشته های حامل پیام نابود شدن قوم لوط را نمی شناسد و از آنها می ترسد.اما هر دو فرشته خود را به او معرفی می کنند و این باعث می شود که ابراهیم به آنها احترام بگذارد.
*(4)در قرآن ، اسماعیل
*(5) در دین اسلام هم "محمد" پیغامبر اسلام از این مکان به معراج رفت و آسمانها را در نوردید و رسالت و پیغام او برای بشریت کامل شد.

1/9/11

Ancient Aliens(Chariots , Gods & beyond).....غریبه های باستانی


http://www.youtube.com/results?search_query=Ancient+Aliens+-+Chariots%2CGods+%26+Beyond+10+video&aq=f


This is another part of Ancient aliens which is as interesting as the first one.History channel is showing these series on TV and I am just recommending to watch it.This is the first video of "Chariots,Gods and Beyond" but you could follow the rest on you tube .
Elham
این بخش نیز قسمت دیگری از "غریبه های باستانی" است که به جذابیت اولین قسمت آن است.کانال "History Channel" کانالیست که در حال حاضر این سری را از تلویزیون امریکا پخش می کند و همه بخشهای آن روی سایت یو توب و. Historychannel.coml قابل مشاهده است. این بخش اولین بخش " خدایان و ارابه های آنان و ماورا" است که تا حد توانم آن را به فارسی برگردانده ام تا با هم از محتوای آن بهره مند شویم.
الهام
******************
  
وقتی "نیل آرمسترانگ"  به ماه قدم گذاشت ، هر چند که به نظر غیر ممکن می آمد، اما ممکن شد. سوال این است که اگر انسان قادر باشد به سیاره های دیگر قدم گذارد ، چرا موجودات دیگر قادر نباشند به زمین قدم گذارند؟ اگر چنین اتفاقی افتاده باشد آیا نباید هیچ سندی دال بر اتفاق افتادن آن موجود باشد؟
این اسناد وجود دارد .تنها باید چشمهای خود را باز کنیم و آنها را ببینیم..
در ماه می 2008  پس از دوهزار سال، کلیسای کاتولیک پذیرفت که احتمال وجود موجودات دیگر در سیاراتی دیگر هست. و وجود داشتن موجودات فرا زمینی  باور خدا را مخدوش نمیکند ؛ اما آیا این چرخش ناگهانی در باور مذهبی کلیسا تحت تاثیر جدیدترین کشفیات علم است؟
دکتر لوییز نویا نویسنده کتاب " نجیل و منابع پرنده " در این باره می گوید:
ما فقط فرشته های قدیمی را با فرشته های پیشرفته امروزی عوض کرده ایم و می پذیریم که در این جهان تنها نیستیم و از اینکه آنها را فرشته بنامیم پرهیز داریم چون دیگر به آن ایده های خرافی اعتقادی نداریم اما به خارجیهایی از سیاره ای دیگر باور داریم.

در سال 2002 در سطح سیاره "مارس" لایه ای از یخ مشاهده شد . وجود یخ و امکان وجود آب می تواند ثابت کند که ممکن است زندگی بر روی سیارات دیگر وجود داشته باشد. فرستادن فضانوردان و رباطها به ماه و یا کرات نزدیک به کره زمین نیز ایده ورود فضاییها در گذشته به زمین را تصدیق کرد. 
در 1963 یعنی یک سال پیش از سفر نیل آرمسترانگ  به ماه ، کتابی به نام "ارابه خدایان" به چاپ رسید  که دیدگاه بسیاری رابرای همیشه در باره  سیاره ما تغییر داد. در این کتاب ثابت می شود که هزاران سال پیش کسانی از فضا به زمین آمده اند.


Eric Von Doniken نویسنده این کتاب  می گوید:
در جوانی فارغ التحصیل  مدرسه  مذهبی کاتولیک بودم . برای امتحان "بورد" باید بخشهایی از انجیل را ترجمه می کردیم ؛ از یونانی به لاتین و از لاتین به آلمانی . یکی از این بخشها اولین بخش کتاب موسی بود. موسی دستور داشت که یک دروازه در کوه ایجاد کند تا خدای اسراییل خسارتی نبیند . من شوکه شدم و به خودم گفتم این غیر ممکن است ؛ خدای من هرگز دروازه ای ایجاد نمی کند تا از خودش مراقبت کند یا از اسراییل مراقبت کند .اینها چه می گویند؟
از همینجا بود که کار من شروع شد .شروع به خواندن همه کتب مذهبی از هر فرقه ای کردم .همه داستانهای مشابهی را نقل میکنند با اسامی و قهرمانهای متفاوت ؛ اما همیشه کسی از آسمان به سوی مردم فرستاده شده و مردم باورشان این بوده که آنها خدا بوده اند ( یا مقدس بوده اند ) سوال من از خودم این بود : انسانها با فوق فضاییها برخورد داشته اند و نه خدا ! اما اگر این باور درست باشد از کجا می توان آنرا اثبات کرد؟ و این مرا واداشت که بیش از 45 سال روی آن کار کنم . ما اسناد ویکتورین را پیش رو داریم ،  تکنولوژی ساختمانهای متفاوتی را در جهان داریم و ادبیات متعددی و نیز صدها مجسمه و سنگ یافته که نمی توانیم بیش از این آنها را رد کنیم .


ارابه خدایان کتابی بود که همه جوامع را به هم ریخت. سوالهای مطرح شده نیاز به جواب داشتند. پاسخ این سوالات همه را درگیر جستجویی در سراسر جهان کرد.
اگر موجوداتی از فضا هزاران سال پیش به زمین آمده اند، مردم آن زمان چگونه با آنها ارتباط برقرار کرده اند؟ و آیا نباید هیچ مدرکی دال بر حضور آنها در زمین وجود داشته باشد؟ یکی از این پاسخها ممکن است در صحرایی در "پرو" قابل یافتن باشد.نقشه ای کامل که در بخشی از این صحرا بر زمین نقش بسته است
.
Eric Von Doniken   می گوید:
شما بر فراز صحرا پرواز می کنید و خطوطی را می بینید که مقصدی معین و شروع و پایان مشخصی دارند. بلندترین آ نها 23 کیلومتر طول داشته و کاملا مستقیم رسم شده است. در فاصله بین خطوط ، شما نقشهایی از تصاویر خاص می بینید مثل ماهی ، میمون ، عنکبوت ...اما به شکلی که شما تنها قادرید از هوا این تصاویر را مشاهده کنید . کسی آنها را ایجاد کرده است ؛ صدها و صدها سال پیش علامتهایی که شاید نشانه هایی برای مشاهده کننده ای از بالا بوده است در اینجا نقش شده ونقشها سفیدند . در ابتدا من فکر کردم این سفیدی از نمک است اما وقتی جنس آن به آزماشیگاه برده شد ، معلوم شد که نوعی شیشه یا بلور است . برای کشف بیشتر این منطقه باید حفاری شود اما اجازه این کار وجود ندارد. آنجا منطقه ای مقدس است که کسی اجازه ندارد به ترکیب آن دست بزند
   .
Georgio Tsoukalos   ناشر مجله تایمز می گوید :
تماشای "ماسکا" از بالا درست مثل یک فرودگاه است


David Childress   می گوید:
 وقتی این شکلها را می بینید به خودتان می گویید: این اشکال برای چه ایجاد شده؟ و تنها جوابی که به ذهن می رسد این است که این شکلها برای این ایجاد شده تا به کسی یا کسانی در آسمان علامت داده شود.
در جنگ دوم جهانی آلمانها در کرانه های اقیانوس پسیفیک پایگاههای هوایی ایجاد کردند. پرنده های آهنینی که به زمین می آمدند ، برای بومیان منطقه که هرگز در عمرشان تکنولوژی پیشرفته ندیده بودند ، خدا به نظر می رسید. آنها نمیدانستند اینها چگونه کار میکنند و یا چگونه بزمین می نشینند و چه کار می کنند. آنها فقط خدمات مجانی می گرفتند. مثل کنسرو لوبیا و خوراکیهای دیگری که آلمانها به آ نها میدادند.
وقتی جنگ تمام شد این هواپیماها همه رفتند. کاری که بومیان انجام دادند این بود که یک هواپیمای مشابه ساختند تا از خدایان بخواهند که دوباره برگردند تا آنها باز هم غذای خوشمزه بخورند...این دلیل ساده می تواند مذهب پیرامون فضاییهای گذشته را شکل داده باشد


 این سطح بزرگ تنها مکان موجود در صحرای ناسکا نیست. اما چرا این مهمانها باید به صحرایی در پرو آمده باشند؟.
Georgio Tsoukalos   در این باره  می گوید :
تفاوت کوههایی که این سرزمین بر روی آن قرار دارد با دیگر کوههای اطراف این ناحیه در این است که بقیه کوهها قله دارند اما این کوهها قله ندارند . قله این کوهها بریده  و سطح آن کاملا تسطیح شده است.
تصور کنید که یک سفینه فضایی به زمین می رسد و می خواهد بفهمد این کره از چه چیزی تشکیل شده است ."نسکا" بهترین مکان برای تکه برداری و توضیح خواهد بود چرا که حتی امروز هم این محل خالی از سکنه، بهترین مکان برای بدست اوردن مواد خالص معدنیست.

 George Noori میزبان رادیو می گوید:
آیا مردم خواسته اند چیزی را برای خدایان درست کنند؟ اما این خدایان چه کسانی بوده اند؟ ایا آنها فرود می آمده اند؟ آیا آنها مدتی با این مردم زندگی کرده اند؟ اگر مهمانهای سیارات دیگر "خدا " نامیده می شده اند آیا نباید چیزی در باره آنها نوشته شده باشد؟
پاسخ مقابل روی ماست ! در شوکه کننده ترین مکان از همه مکانهای دنیا!!
کتاب مقدس!ا


Eric Von Doniken   می گوید:
من اعتقاد عمیقی به خدا داشتم . هنوز هم دارم . هرگز خدایم را گم نکردم اما به عنوان یک جوان ، خدای من باید قادر مطلق می بود  خدای من نیازی به وسیله نقلیه برای رفتن از اینجا به آنجا نداشت .(Almighty) .
در نسخه قدیمی کتاب مقدس بارها ذکر شده که خدا و فرشتگانش از زمین دیدار کرده اند . گاهی این ملاقاتها به همراه صداهایی رعد آسا و دود و آتش بوده است 


 "Ezekiel" در کتاب  
پیامبر مدعی می شود که بهشتیها را ملاقات کرده است که از آسمان به زمین آمده اند با بهترین ماشینهای پرنده . آنطور که وان دانیکن توضیح می دهد کاملا فضاییهایی با ماشینهای پیشرفته بوده اند..او می گوید:
در این کتاب نه تنها توضیح داده شده که چه دیده است ، بلکه توضیح می دهد که چه شنیده است. این پیامبر همچنین چندین موجود را با چهار چهره توضیح می دهد که در روشنایی به چشم خورده اند و با یک وسیله چرخنده پرواز می کرده اند 
او یک انسان را در بالا دیده که لباس بر تن داشته و در زیر پای او وسیله ای دیده ، بالهایی را دیده .او صدای بالها را توضیح می دهد ...تندر و رعد ناشی از آنها را شرح می دهد
پدر روحانی باربی داونینگ در این باره توضیح می دهد: 

                                                   
این چرخها بیشتر به نظر تکنولوژی برتر را بازگو می کنند .نمی توانیم از مردم سه هزار پیش انتظار داشته باشیم که قادر به تشخیص تکنولوژی برتر بوده باشند
.






شخصیت" اینوک"شخصیت دیگریست که بیش از هر شخصیتی در انجیل ، وان دانیکن را شگفت زده کرده است:
اینوک بخشی از انجیل نیست . در همه انجیل فقط یک اسم از او پیدا می کنید اما در نسخه های قدیمی شما بارها و بارها اسم او را می بینید و او در این بخشها کسی است که از موضع اول شخص حرف می زند: من کردم ، من دیدم ، من شنیدم ، من بودم ...
این "پدربزرگ نوح" را خدایان برای سیصد سال با خود از زمین برده اند و او "مقام ارشد"  را ملاقات کرده است . این مقام ارشد که در مذهب "خدا " نامیده می شود ، به فرودست خود می گوید : به زبان ما به این جوان آموزش دهید و نوشتن را به او بیاموزید.
به این شکل "اینوک" یاد می گیرد که بنویسد. او تک تک این چهار نفر را با اسم می شناسد .می داند که آنها حرفه ای هستند . اما چگونه ممکن است که ما در کتاب مقدس یک شاهد داریم اما هیچکسی از او حرفی نمی زند؟ به همین دلیل هم من به شدت گیج شده بودم .


   رابرت کارگیل می گوید:
چرا فضاییها باید به زمین آمده باشند وقتی برای خدا کاملا آسان است که در زندگی انسانها حضور داشته باشد ؟ فضاییها آمدند و تکنولوژی را به مردم دادند تا فرهنگ آنها را پیشرفت دهند . یعنی به آنها موضوعی برای جستجو دادند و تکنولوژی را به آنها یاد دادند . و این فرهنگهای کهن به همین دلیل پیشرفت کردند.
در انجیل هم نمی گوید که خدا به مردم ساعت جادویی داد یا موشکهایی برای دفاع در برابر دشمن . بلکه می گوید که خدا به آنها روش کار را آموخت تا یاد بگیرند چگونه زندگی کنند یا چگونه وسیله بسازند


خواهر روحانی لیلا دیلیو می گوید:
اقوام قدیمی از اسطوره ها و افسانه و تصاویر برای ردیابی تجربه خدایان استفاده می کرده اند . چیزی که ما نباید در آن گم شویم .بنیادگرایی ، خرده بینی است . کتاب مقدس برای مردم همان زمان آمده تا برای آنها به زبان خودشان بتواند تجربه خدا را بیان کند .ما میتوانیم همان را امروز هم بخوانیم اما فرق است بین ارابه توصیفی آنها و آنچه که ما امروز به نام "یو اف او" می شناسیم.


Georgio Tsoukalos     می گوید :
وقتی همه این قصه ها نوشته می شد ، نوشتن، خود یک اختراع جدید بود .اولین چیزی که نوشته اند ، اولین چیزی بوده که برای آنها اتفاق افتاده . بسیار ویژه ، بسیار خاص و بسیار درخشان بوده بطوریکه باید آن را ثبت می کردند .
چرا مردم مدرن امروز نباید لحظه ای فکر کنند که شاید این قصه ها همه حقیقی باشد و نه خرافه.؟


Eric Von Doniken   می گوید:
من متوجه شدم که این وقایع فقط در انجیل ثبت نیست و هر مذهبی قصه های مشابهی دارد . قدرتهای احترام بر انگیز و کسانی که به زمین آمده اند و مردم را تحت تاثیر خود قرار داده اند . آیا آنها در باره ماوراییها صحبت می کنند؟ این خدایان اینجا بوده اند و مردم را مجبور کرده اند به انجام تکالیفی و سپس ناپدید شده اند . آنها در واقع در هر دوره ای همیشه ناپدید شده اند با یک قول بازگشت در آینده ای دور.


مایکل کریمو می گوید:
اگر مردم قدیم با سفرهای فضایی آشنا بودند می توانستند با آنها ارتباط برقرار کنند و ما باید مدارکی دال بر آن داشته باشیم که داریم .


(در سنسکریت هند، تشریحی از ماشین پرنده اسطوره ای وجود دارد .یکی از آنها به پنج هزارسال پیش بر میگردد)
یک ماشین فضایی که مدیر آن "شالوا" بوده است . فلزی در این ماشین توصیف شده است که بعضی اوقات دو مکان را در یک زمان ایجاد می کرده است و شبیه پروانه بوده است . این ماشین ، همان تشریحیست که مردم امروز از" یو اف او"  دارند
در بخش دیگر سانسکریت "ویمانا" را می بینیم که صد فوت قد داشته است و قابلیت عملکرد هواپیماهای مدرن را دارا بوده . چیزی در آن نشانه شفت روشناییست که می تواند روی هدف نشانه برود و با قدرت خود آن را از پا در بیاورد


David Childress   می گوید:
در این بخش از این کتاب از مردمی در حال پرواز که با هم می جنگند سخن رفته...قطعا این یک جنگ هوایی بوده است .


Georgio Tsoukalos     می گوید :
بخش جالب آن اینجاست که همه قصه در جهان امروز هند پذیرفته شده است
من نمیتوانم بگویم که این یک تصویر سازیست چون اگر هزاران سال پیش نوشته شده ، کاملا با "یو اف او" های امروزی مطابقت دارد .


اسنادی وجود دارند که می توان آنها را خواند و نیز اسنادی وجود دارند که می توان آنها را دید


 George Noori می گوید:
تصاویر به خودی خود ،  ارزشی بیش از هزار لغت دارند. وقتی در غاری در ایتالیا تصویری از دو فضانورد با کلاه فضانوردی مشاهده می شود ، این دیگر به چه معنای دیگری می تواند تعبیر شود؟


Georgio Tsoukalos     می گوید :
در سراسر دنیا مجسمه ها و وسایل دستی و کنده کاریها و نقاشیهایی از این موجودات خارجی وجود دارند  . حتی همینجا در ایالات متحده امریکا در "یوتا کنیون" موجوداتی عجیب با آنتنهایی روی سرشان تصویر شده اند به همراه کلاه فضایی. یا در استرالیا پیزی درست شبیه به همان تصویر . در گواتمالا یک مجسمه سر از فضانوردان امروزی را یافته اند ؛ کلاه فضانوردی دارد و بخش پوشاننده دهان و روی سینه او دکمه هایی شبیه به دکمه های کنترل  از هزارو پانصد سال پیش.
همچنین هزاران مجسمه طلا که درست شبیه هواپیماهای امروزی هستند در سراسر دنیا یافت شده است
آیا مردم قدیم چیزی شبیه این را در آسمان در حال پرواز دیده اند ؟
در موزه استانبول یک مرد فضایی را که در وسیله نقلیه خود نشسته است را می بینید که حتی برای چشم غیر حرفه ای هم کاملا واضح است که این تجسم چیزیست که از فضا آمده است


 George Noori می گوید:
این مردم چیزی را دیده اند . چیزی به آنها گفته شده و آنها سعی کرده اند به بهترین نحوی که می توانسته اند آن را بفهمند و توضیح بدهند .


مایکل کریمو می گوید:
این تمدنهای قدیمی از نظر زمانی و مکانی از هم جدا بوده اند . با هم در ارتباط نبوده اند؛ اما همه آنها این تجربه ها را تکرار کرده و با خود داشته اند






 

برای اریک وان دانیکن بهترین اسناد در مکزیکو به دست می آیند .سایت باستانشناسی "ماینها" برای قرنها متروک مانده بود پیش از آنکه توسط انفجارهای اسپانیشها مورد حمله قرار گیرد. در درون این معبد قدیمی "لرد پاکال" آرمیده است . او یک موجود غول پیکر بوده است . حدود هشت فوت قد داشته و آنها این هرم را روی قبر وی ساخته اند .
ماینها او را به عنوان خدا ستایش می کرده اند . این قبر پوشیده از نوعی کنده کاریست که به آن "هنر ماینی" می گویند.

اریک وان دانیکن در این باره می گوید:
روی این قبر مردی را می بینید که در یک کپسول نشسته و ماسکی روی بینی دارد و در حال کنترل وسیله ایست که در مقابل او قرار دارد .با دست چپ که در حالتی پایین تر قرار گرفته چیزی را روشن می کند و پای چپ او روی چیزی شبیه به پدال است .
در بیرون کپسول  ، خروجی گاز دیده می شود .این یک سند کامل برای وجود فضاییهاست.

ایا لرد پاکال یک پادشاه ماین بوده است که همه دوستش داشته اند ؟ آیا او یک مقام ارشد از نقطه ای دیگر بوده ؟ یا یک فضایی از سیاره ای دیگر؟
در سالهای اخیر قبر پاکال به روی عموم بسته بوده است و تنها باستانشناسان اجازه ورود به آن را داشته اند .
لرد پاکال نمیتوانسته تنها فضایی این منطقه بوده باشد .
ماینها چنان تقویم پیشرفته ای دارند که در جایی دیده نمی شود . چرا آنها اینهمه با ستاره ها عجین بوده اند ؟ بسیار بیش از هر تمدن قدیمی دیگری؟
آنها در دوره پانصد سال پیش از میلاد مسیح ناپدید شده اند . نمیدانیم کجا رفته اند وبدون هیچ توضیحی ناپدید گشته اند . آیا انها خود همه فضانورد بوده اند ؟ انچه مسلم است اینکه انها این سیاره را ترک کرده اند.
در 1929 نقشه ای در ترکیه کشف شد که روی پوست آهو نقش شده بود متعلق به قرن شانزده . نقاطی روی این نقشه وجود دارند که در آن زمان هنوز جزو نقشه زمین نبوده

مایک کریمو می گوید:
این نقشه "ساحل آنتارتیکا" را نشان میدهد در قطب جنوب ؛  به شکلی که در زیر یخ واقع شده و این نشان می دهد که این نقشه در زمانی کشیده شده که هنوز این منطقه زیر یخ نبوده است .
نقشه همچنین بخشی از اروپا و شمال افریقا را نشان می دهد اما آنچه توجه دانشمندان را به خود جلب کرده این است که تا سیصد سال پس از کشیده شدن این نقشه ، انتارتیکا حتی هنوز کشف نشده بود.

تا 1958 حتی راداری برای ثبت نقشه نداشتیم و تنها پس از آن قادر به ثبت آن شدیم .
برای نقشه ای در 1531 که محدوده این منطقه را نشان می دهد ، شوکه کننده است
چگونه طراحان این نقشه توانسته اند رودها و مکانهایی را در نقشه جای بدهند که هنوز کشف نشده بودند ؟
حتی اگر در 1531 کسی قادر بوده است از بالا سطح زمین را ببیند اما چگونه توانسته است زیر یخ را ببیند؟
آنها به آنتارتیکا نرفته اند تا آن را در نقشه ثبت کنند اما نقشه آنرا کشیده اند
اما اگر این فضاییها تکنولوژی این که به اقصا نقاط جهان سفر کنند را داشته اند ، تنها سند وجود آنها آیا یک نقشه و چند مجسمه و نقاشی خواهد بود ؟ ایا نباید نشانه ای علمی از یک تکنولوژی پیشرفته وجود داشته باشد؟ بزرگتر از انچه که بتوان آن را در یک نگاه دید!ا

Georgio Tsoukalos     می گوید :
اگر به من بگویید که مردم آنزمان ، اهرام مصر را با دست ساخته اند من باور نمی کنم.
بدون کمی کمک بین سیاره ای ، مصریهای قدیم چگونه می توانسته اند دو و نیم میلیون پله سنگی گرانیت را روی هم بچینند و بتوانند اهرام ثلاثه را ایجاد کنند؟ یا چگونه ساختمان سازهای قدیمی در کوستکو توانسته اند سنگها را اینهمه نزدیک به هم بچسبانند که حتی یک تیغ ریش تراشی هم بین آنها فرو نرود؟

David Childress   می گوید:
چیزی که انسان را در این بناها تحت تاثیر قرار می دهد تنها شکل پازل مانند انها نیست بلکه حرکت دادن سنگهای غول پیکر است که بیش از هزار تن وزن دارند .
این سنگها در مصر و پرو و جاهای دیگر دیده می شوند و ما می توانیم از خود بپرسیم چرا و چگونه این سنگهای بزرگ را برداشته  اند و روی هم چیده اند و چنین ساختارعظیمی ایجاد کرده اند ؟

احتمالا عجیب ترین و جالبترین سازه  در همه دنیا اهرام ثلاثه مصر است . بزرگترین هرم که معجزه مهندسی است به نظر می رسد بیست سال زمان برده است تا ساخته شود و در حدود 256 سال قبل از میلاد به پایان رسیده .این شماره ها برای یک فضایی اصلا به حساب نمی آید.

Georgio Tsoukalos     می گوید :
اهرام مصر در طی 22 سال ساخته نشده .چون باید در هر 90 ثانیه یک سنگ را می بریده اند و به محل می برده اند و نصب می کرده اند .مهندسی امروز هم نمیتواند انرا در 22 سال تمام کند

 George Noori می گوید:
تئوریهایی در باره ساخت این بنا وجود دارد که برای هر کدام تنها قادرید سرتان را تکان دهید :
ای تی ها
ذوب کردن سنگها با نوعی سیستم صوتی
استفاده از ضد جاذبه
یا هزاران کارگر که سنگهایی را می کشیده اند که طول هر کدام 2 مایل بوده است
نمیدانیم کدامیک درست است اما می دانیم که حتی تکنولوژی امروز هم نمی تواند انقدر خوب باشد که بتواند چنین بنایی را ایجاد کند چگونه توانسته اند در درون این بنا به این زیبایی و اینهمه حرفه ای گرانیتهایی را روی هم بنشانند ؟ آیا می خواهید به من بگویید که مردم آن زمان این کار را با دست انجام داده اند؟...نه من باور نمی کنم

اندازه غیر قابل باور سنگها ، تعداد بیش از اندازه آنها تنها و برترین اثر مهندسی روی زمین است

جیسن مارتل در این باره می گوید:
من نمیخواهم منکر مهندسی امروز باشم چون ما در حال حاضر قادریم چنین بنایی را بسازیم اما در زمانی طولانی تر.ولی دانشی که این بنا را ساخته است قطعا باید از جایی دیگر به انسانها انتقال یافته باشد .انها نمی توانسته اند خود آن را بسازند

اریک وان دانیکن می گوید:
مصریها می گویند که اهرام مصر را فرعونی به نام "ساوریت" بنا کرده است و می گویند که او همان کسی است که هیبروها به او "اینوک" می گویند
اینوک کاملا واضح می گوید که با فضاییها ملاقات داشته . ما نوشته هایی در کتاب اینوک داریم که در آن توضیح می دهد مشخصات ساختمانی را که در طی هزاران سال هم نابود شدنی نیست

Georgio Tsoukalos     می گوید :
متون تاریخی می گویند که اهرام ثلاثه توسط انسانها اما با کمک نگاهبانان آسمان بنا شده اند . و ما می گوییم این اهرام ثلاثه توسط انسان اما با کمک تکنولوژی برتر فضایی ساخته شده است .

به عنوان یکی از عجایب هفتگانه اهرام ثلاثه نه تنها یک اثر تاریخی است ، بلکه از نظر جغرافیایی هم یک اثر حیران کننده است
در 1877 ارتور جوزف سایس اعلام کرد که اهرام مصر در تقاطع بلندترین خط استوا و نصف النهار زمین قرار گرفته است .همچنین هر وجه اهرام در جهت جغرافیایی قطب ، نماد کامپس ( یعنی نماد قطب نما روی نقشه ) است که تا هزاران سال پس از ان هنوز اختراع نشده بود.

دیوید چایلدرس می گوید:
مشابه اهرام مصر در پسیفیک ایرلند وجود دارد.در هند ، در مکزیکو...
اینها بناهایی هستند که در نقاط مختلف دنیا پراکنده اند و با این فاصله بین آنها و فاصله های اقیانوسها ، آنها قادر بوده اند ساختمانهای مشابهی بسازند که در بسیاری جهات شبیه هم هستند

در مکزیکوی مرکزی شهری قدیمی وجود دارد که دو هزار سال قدمت آن است : " تیو توباکان " یا شهر خدایان.
در مرکز شهر خدایان ، هرم آفتاب (Pyramid of the Sun) واقع شده است .محیط این هرم درست به اندازه محیط هرم بزرگ مصر است .آیا این تنها یک تصادف ساختاریست ؟ یا هر دو الهام گرفته از طراحانی مشابه هستند؟

جرج نوری می گوید:
تئوریهای متفاوتی در این باره هست.
1-     شاید هر دو به یک شکل تعلیم گرفته باشند
2-     شاید مسافرانی که نقشه بنا را درجایی دیگر اجرا کرده اند به مکانی دیگر منتقل کرده اند
3-     یا اینکه آنها خود به خود آن را می دانسته اند و به آن عمل می کرده اند!! ...نه ..من این را باور نمی کنم


David Childress   نیز می گوید:
در این شهر مکزیکی نقل است که  چه "هرم خورشید" و چه "هرم ماه" ، هر دو توسط خدایان ساخته شده اند.
اوزتکها ، ماینها ، هوبی ایندینها همه باور دارند که زمین تا کنون چهار بار نابود شده . یک بار با یخ ، یک بار با آتش ، یک بار با آب و یک بار با طوفان....هر بار هم انسان آنرا دوباره ساخته است و این شهر خدایان "تیوتوباکان " پس از پایان یکی از این دوره ها و در شروعی دوباره ساخته شده است

George Noori   می گوید:
سوال این است که چرا باید چنین زیر بنای عظیمی اصولا ساخته شده باشد؟
در مصر فرعون نقش بسیار قدرتمندی داشته است و می خواسته کاری خارق العاده انجام دهد .پس یک موزه عظیم برای خود ساخته است و یا شاید می خواسته اند چیزی برای نسلهای آینده باقی گذارد...

Georgio Tsoukalos   می گوید :
در متون قدیمی مصری آمده است که چرای ساخت اهرام مصر ، بر میگردد به ذخیره کردن دانش و علم .
سیصد کتاب که حامل دانش کل جهان هستند همه به انسان دیکته شده است ...توسط "نگاهبانان آسمان" !ا

در سواحل پسیفیک اوشن ، یکی از محافظت شده ترین آبادیهای جهان در سکوت آرمیده است . در "ایستر آیرلند" یا جزیره شرقی هشتصد مجسمه محافظ سنگی ایستاده به خط افق می نگرند.

David Childress   در این باره می گوید:
هر چه که هستند ، آنها هزاران سال پیش ساخته شده اند ، باسنگهای چندین تنی ساخته شده اند .

Michael Dennin ( PHD in Physic )   می گوید :
 یکی از مهمترین مطالبی که یک اثر کهن را مهم می کند این است که آیا ایجاد کنندگان آن  قادر بوده اند آنرا به ثبت برسانند؟ و اگر پاسخ به این سوال مثبت بوده باشد ، این کار را چگونه انجام داده اند؟ می توان پذیرفت که مصریها این کار را انجام داده اند ...مصریها نقوش و نوشته های بسیاری دارند که نشان می دهد چگونه اهرام را ساخته اند و به این شکل تکنولوژی خود را به ما معرفی می کنند اما در مکانی مثل "جزیره شرقی " هیچ مدرکی ثبت شده از چرایی ساخت این مجسمه ها نداریم.


سیصد مایل دورتر در بولیوی مجسمه هایی مشابه وجود دارد . " تیوانا کو " به اندازه کافی قدیمی هست اما تکنیک مدرن را در خود دارد . هفده هزار سال قدمت دارد که احتمالا قدیمی ترین شهر جهان محسوب می شود, مطلب جالب این است که این مجسمه ها شباهت بی نظیری با اقوام خود در ایستر آیرلند ( جزیره شرقی) دارند.

Arthur Demorest ( PHD Archeologist)   می گوید:
هر چه در این شهر ها می بینید ، مشابه آن را در بناهای قدیمی دیگر دنیا هم می توانید ببینید.

Georgio Tsoukalos   می گوید :
از نظر من مهمترین بخش سندی که از حضور فضاییها یا آسمانیها در دست ماست ، "پوما پونکو" در بلندیهای بولیویست . اهرام مصر در مقایسه با پوما پونکو بازیچه ای بیش نیست . در پوما پونکو منطق وجود ندارد چون در اینجا ما طراحی "مگا لیفتیک" داریم که گویی با یک فشار ناگهانی روی هم ریخته  اند .بلوکها به خوبی بریده شده اند که بتوانند در هم قفل شوند اما سوال این است که این ینگهای سنگین صدها تنی از کجا به این ارتفاع اورده شده اند؟

Eric Von Doniken  می گوید:
این محل چهار هزار متر بالاتر از سطح دریاست که به معنای آن است که به جز علف چیزی در این منطقه نمی روید.

Georgio Tsoukalos   می گوید :
من تا به حال در مقابل بناهای بسیاری ایستاده ام اما "پوما پونکو" در راس آنها جای دارد چون چیزی که در این منطقه یافت می شود غیر قابل توضیح است ، غیر قابل دستیابیست به طوریکه این سوال را در ذهن ایجاد می کند که:چگونه ایجاد شده و چرا؟!ا
می گویند این مکان توسط بومیان ساخته شده و شما برای ساخت آن نیازمند آن خواهید بود بنویسید و بخوانید و نقشه بکشید و بدانید که هر چیزی دقیقا چگونه تولید و اجرا شده و در کنار هم چیده شود اما آنچه همه باستانشاناسان در آن اتفاق نظر دارند این است بومیان این منطقه حتی نوشتن را هم نمیدانسته اند.پس این بنا رابدون هیچ نقشه ای چگونه ساخته اند؟

David Childress   می گوید:
وجود و اندازه و شکل سنگها نشان دهنده وجود مکانیزم ماشین آلات پیشرفته است و ابزار برای بریدن سنگها.

Eric Von Doniken    می گوید:
یکی از این بلوکها هشتصد تن وزن دارد . به ظرافت کامل سیقل شده است .سوراخهایی در آن است که تنها چند میلیمتر ضخامت دارد و نمی تواند با دست ایجاد شده باشد .خطهای این سنگها مستقیم و هم اندازه اند .آنها از جنس گرانیت هستند و نه از جنس سنگهای ماسه ای که مخصوص این منطقه هستند . این سنگها از جای دیگری به اینجا حمل شده اند . بعضی از آنها از جنس "دایرایت " هستند که تنها عنصر سخت تر از آن در طبیعت ، الماس است. پس تنها ابزاری که می توانسته این سنگها را ببرد ، الماس بوده است . مهندسین حاضر در محل معتقدند که دوباره سازی آن غیر ممکن است .

چرا این بناها همه هرمی بوده و شبیه آسمانخراشهای امروزی نیستند؟ چون پایداری بناهای هرمی با سنگهای محکم بسیار بسیار بیشتر از آسمانخراشهاست. اگر می خواهیم بنا برای هزاران سال باقی بماند ، این طرح و نقشه بهترین است.

George Noori   می گوید:
مردمی در گذشته بوده اند ، چیزهایی می دانسته اند و دیده اند و انها امروز نیستند...همه رفته اند اما چیزهایی بجا گذاشته اند که ما را به این فکر می برد که اینها چگونه ساخته شده است.

پیدا کردن چگونگی ساخت این بناها و چگونگی استفاده از آنها به طور مساوی جوابهایی کامل هستند .جوابهایی که شاید در روی زمین قابل پاسخگویی نباشند . آیا فضاییها حقیقتا به زمین آمده اند تا مردم را آگاه کنند  و به آنها کمک کنند؟ اگر این جواب مثبت است ، آیا چیزی از آن دانش را در اینجا باقی گذاشته اند؟ آیا هیچ مدرکی دال بر به جا ماندن این دانشها اعم از فیزیک ، جغرافی ، ریاضی و غیره وجود دارد؟
یک مثال زنده آن ، کشف کامپیوتریست که قدمتی دوهزار ساله دارد.

David Childress   می گوید:
کامپیوتر قدیمی در 1900 در یونان کشف شد.در زیر آب و در یک کشتی غرق شده در جعبه ای فلزی که به موزه آتن منتقل شد . پنجاه سال پس از آن با کشف اشعه ایکس توانستند ببینند که چرخ دنده هایی در آن وجود داشته اند .تصویر کاملی از آنچه که در واقع این ماشین بوده است.

Jason Martell  نیز میگوید:
این ماشین تکنولوژی پیشرفته ای دارد که جهت یابی ستاره ای و نیز پیشگوییهای ستاره شناسی از روی روز تولد را نیز دارا بوده است .یک تکنولوژی پیچیده تر از ساعت سوییسی.

David Childress   می گوید:
وقتی این ماشین پیدا شد ، دانشمندان فکر نمی کردند که یونانیها حتی قادر بوده باشند چنین تکنولوژی پیشرفته ای داشته باشند.

Georgio Tsoukalos   می گوید :
در یکی از معبد های مصر در جایی بسیار گرم و تاریک و کم عرض که بسیار مقدس بوده است و تنها کاهنهای ویژه اجازه رفت و آمد داشته اند ، نقشهایی بر دیوار است که شبیه لامپهای قدیمی است . این سوال همیشه برای ما مطرح بود که مصریهای قدیم چگونه درون مقبره های خود را روشن می کرده اند زیرا در هیچیک از آنها هیچ علامت و اثری از دود مشعل وجود ندارد.
تئوریهای دیگر این بود که نور از بیرون توسط آینه های محدب به درون هدایت می شده اما این تئوری شکست خورد چون پس از چند پیچ ، نور ناپدید می شد . آینه ها نمی توانسته اند نور را برای پیچهای متعدد هدایت کنند . از سوی دیگر ( حتی اگر تئوری مشعل را باور کنیم ) اکسیژن کافی در داخل وجود نداشته است تا بتواند مشعلی را روشن نگهدارد ؛ اما ما توانستیم شواهدی مبنی بر وجود لامپ الکتریکی را در درون معبد پیدا کنیم.

اگر مصریها ی باستان چنین تکنولوژی داشته اند چرا تنها مدرک موجود در معبد "دن درا " وجود دارد؟

Georgio Tsoukalos   ادامه می دهد :
در این منطقه بخشهای خاصی برای افراد ویژه یا امور ویژه وجود داشته است . " دن درا " جاییست که دانش روشنایی در آنجا منشا گرفته است و همانجا هم نگهداری شده است و این دانش سری توسط بالاترین مقام روحانی نگهداری شده است که تنها کسی بوده که به این اطلاعات فوق سری دسترسی داشته است . این مکان مخصوص ترین مکان است که این دانش در آن نگهداری و حفظ شده است .*(1)

Mike Dennin    می گوید:
دانشمندان هرگز نمی گویند فضاییها بوده اند و چنین کرده اند . آنها تنها می توانند در باره علمی بودن تئوری ارائه شده ابراز نظر کنند. برای اینکه چیزی تئوری محسوب شود ، باید با تجربه ای کاملا روشن قادر به امتحان کردن آن بود .

اما مصریهای باستان بدون دانش الکتریسیته چگونه آن را بکار برده اند در حالیکه الکتریسیته تا هزاران سال پس از آن هم کشف نشد به جز " باطری بغدادی" ( Baghdad Battery) که در عراق کشف شد که مورد استفاده آن طلاکوب کردن جواهرات بوده است.

George Noori   می گوید:
اینکه باطری ساده ای طراحی شده باشد اصلا مطرح نیست اما اینکه دانش آن از کجا آمده و چرا طراحی شده و با آن چه می کرده اند مسئله است.

Georgio Tsoukalos   می گوید :
در " خیابان مرگ" در شهر باستانی "تیو توباکان" در مکزیکو همه هرمها در فاصله ای معین درست به اندازه فاصله سیاره های منظومه شمسی در کنار هم هستند.
(در حقیقت هرم خورشید بزرگترین آنهاست که فاصله هرمهای دیگر با آن تنظیم شده است )
پس آنها می دانسته اند که خورشید مرکز منظومه شمسی است ؛ در حالیکه دانشمندان غربی تا زمانهای بسیار بسیار پس از آن خبری از آن نداشتند.

معبد سنگی "تیکال " متعلق به قرن هفتم تا نهم بیش از دویست فوت در عمق جنگل بر اساس گفته دانشمندان ، به "ماینها" برای ردیابی تقویم به آنها کمک می کرده است. از روی سایه بلندترین بنا ، آنها می توانسته اند زمانهای خود را بررسی کنند اما چیزی که هیجان باستانشناسان را بر می انگیزد ، اتصال این معابد با هم و اتصال ستاره های مشابه آن در آسمان است و همینطور کشف منطقه ای در سیاره مارس درست به همین شکل...آیا این سه تصادفیست؟ یا طراحی؟

Georgio Tsoukalos   می گوید :
تیکال به عنوان پیغامی از گذشتگان برای ما ساخته شده است.

چرا مردم باستان اینهمه به ستاره ها وابسته بوده اند؟ آیا آنها منتظر چیزی یا اتفاقی بوده اند؟ یا کسی که باز گردد؟

Javier Marxuach   ( تهیه کننده فیلمهای علمی) می گوید:
ما می دانیم که در این جهان تنها نیستیم و کسی جای دیگری خارج از اینجاست که یا مراقب ماست و یا برای جنگ با ما می آید...  

______________________________________________________________________
(1)* ایا روحانیون در واقع تنها نگهبانان انتقال این حقایق بوده اند حتی بدون اینکه خود چیزی از آن دانسته باشند و گرفتار سراب قدرت پرستی مردم نادان شده و کم کم حقیقت زیر ابرغباری از این ردای گرانبها پنهان شده تا روزی وارثان حقیقی آن ، انرا باز پس بگیرند؟----الهام---)